Lightman9999

Lightman9999

انسان‌ها فکر می‌کنند اگر یک بار دیگر متولد شوند،جور دیگری زندگی می‌کننداما حقیقت نداردکسی که واقعا بخواهد زندگی بهتری داشته باشد، از هم‌اکنون مشغول به بهبودمیشه

ایمپلنت های بیگانه و انواع آنها

هرکس که ذهن انسان را کنترل کند، فیزیک و روح او را هم کنترل می کند. ایمپلنتها برای کنترل ذهنی انسانها استفاده میشوند تا بتوانند سیستمهای اعتقادی قابل قبول اجتماعی ایجاد کنند و سیستم های ارزشی ضد انسانی شکل بدهند که باعث میشود انسانها مقید به پذیرش آزار روحی روانی بیگانگان منفی بشوند و خودشان از لحاظ ذهنی مجبور بشوند افکارشان را تحت سیستم بردگی و ترس بیگانه ها قرار دهند. این در حقیقت روش «تفرقه بینداز و حکومت کن» است.
چون بیشتر انسانها قادر به فعالسازی سیستم قلب بالاتر(غده تیموس) خود نیستند و نمیتوانند در طول مدت بچگی تا بزرگسالی به شاخه چهارم دی ان ای متصل شوند، در طول این مدت، مواد شیمیایی الگوی دی ان ای را مختل کرده و باعث انباشته شدن انرژیهای مرده حول مسائل عاطفی مرکزی و ایجاد عدم تعادل فیزیکی می شود. اگه فردی نتواند قلبش را فعال کند و به شاخه چهارم دی ان ای دسترسی داشته باشه، نمیتواند هویت روحیش رو فعال کند. بنابراین، متوجه نمیشود چرا مدام روی زمین دچار تناسخ میشود و هدفش چیست، و نمیتواند به خود برترش متصل شود و اطلاعات دریافت کند، چون هنوز توانایی‌های حس ششمی او ( حواس بالاتر از حواس پنجگانه) فعال نشده است.
این ایمپلنتها در بدن انسان شبیه به مواد شیمیایی مهندسی شده(chemtrails) که در آسمان پاشیده میشوند عمل می کنند. Chemtrail ها برای نفوذ و کنترل مواد فیزیکی استفاده میشوند. ساختار و مواد خام استفاده شده در این ایمپلنتها گسترده بوده و بعضی مواد ناشناخته هستند، این ایمپلنتها بعضا از مواد بیولوژیکی، مواد ترکیبی و مصنوعی، و مواد اتری در بدن نوری ساخته میشوند، یا نانو رباتهای برنامه ریزی شده هستند که توسط تکنولوژی های هوش مصنوعی استفاده میشوند. ایمپلنتها تکنولوژی های مهندسی شده هستند که طراحی شده اند تا بدن انسان را تبدیل به یک قربانی مطیع کنترل ذهن naa کنند، در حالیکه chemtrail ها یا نانو ذرات برای کنترل آب و هوا از طریق گرم کردن لایه اوزون و تولید مقدار زیادی گاز متان استفاده میشوند.
در هر دو مدل، وقتی که ماده خارجی وارد بدن یا طبیعت میشود، بارها با ایجاد پالسهای الکترومغناطیسی سطح پایین یا سیگنال‌های موجی رادیویی، باعث درهم گسیختگی تعادل انرژتیکی میدان های الکترومغناطیسی شده و ریتم هم ایستایی بدن را مختل می کند. این امر بدن را در یک حالت عدم امنیت و خستگی آدرنال قرار میدهد و فرد مدام درحال مبارزه با متجاوز خواهد بود. بدن در این حالت شروع به گسترش مکانیزم مبارزه بر علیه متجاوز می کند، در حالیکه استرس شدیدی در سیستم اعصاب مرکزی، مغز و سیستم ایمنی بوجود می آید.
این ایمپلنتها مثل chemtrail ها در کل مثل یک بارگذاری فرکانسی فلزی عمل می کند و انرژیهای کل بدن و میدان آئوریک را تحت تاثیر قرار میدهد. این امر به تدریج باعث میشود اورگانیزم های بدن متلاشی و در نتیجه انگلها، قارچها، مخمرها و سایر میکروارگانیزم‌ها رشد کنند و بدن را از حالت تعادل خارج کنند. مهم است که توجه کنیم انگلهای انرژی ( که فقط یکی از محصولات ایمپلنتها هستند) به تدریج تبدیل به انگلهای مختلف فیزیکی میشوند.

انگلهای فیزیکی تمام عملکردهای بدن فیزیکی و ذهنی و ساختارهای فکری را تحت تاثیر قرار میدهند و یک حالت احساسی هیستریک را القا می کنند و باعث میشوند فرد از خود درونی و انرژیهای روحی جدا شود. اگر بدنی به شدت آلوده به ایمپلنت شده باشد و در نتیجه به انگل آلوده باشد، تنها راه درمان، پاکسازی است که به شدت توصیه میشود تا فرد تعادل انرژتیکی را در اورگانیزم های تعادلی کل بدن، ذهن و روح بدست بیاورد.

مهم است که ایندیگوها و خانواده استارسیدها بدانند که ایمپلنتها دستگاه های مصنوعی و غیر ارگانیک هستند و در میدان سیاره ای و ذهن جمعی بکار گرفته میشوند تا اذهان را کنترل کنند. مکانیزم اینها که برنامه های ویروس جمعی هستند، از طریق تاثیر گذاری و مداخله در فرآیندهای سیستم عصبی و فیزیکی طبیعی بدن اتفاق می افتد. بیماری های احساسی و ذهنی باعث تولید موانع انرژتیکی میشود که در نتیجه به الگوهای بیماریهای فیزیکی منجر میشوند. ایمپلنتهای بیگانه و تاثیرات فریبکارانه آرکانی آنها به بیماریهای فیزیکی، احساسی، ذهنی و روحی منجر شده و مردم را به طرق مختلف بیمار می کند.
ایمپلنت تصلیب هدف از طراحی ایمپلنت تصلیب، به بردگی کشاندن انسانها از طریق تصلیب و قربانی خون هست که جنبه روحی درونی فرد را هدف قرار میدهد. نظامات اعتقادی توسط اتحادیه بیگانگان منفی naa طراحی شدند تا این ایمپلنت و سیستم های اعتقادی کنترل ذهن را ایجاد کنند، تا انسانها در ترس ناشی از مجازات و کیفر خدایان دروغین بیگانه زندگی کنند. این مکانیزم کنترلی فریبکاران آرکانی، باعث میشود انسانها مدام درحال تغذیه خدایان خون آشام باشند. یکی از راههای مهم برای تغذیه این خدایان خون آشام، کشتار جمعی از طریق جنگهاست، مخصوصا جنگهایی که به نام خدایان انجام میشود. این روش قربانی خون در تمام مناسک شیطانی وجود دارد و نیروهای شیطانی را تغذیه می کند تا بتوانند روی زمین بقا داشته باشند.
واحدهای انگلیه متوقف کنندهSuppressor parasite Entity واحدهای SPE:
پهبادهای هوش مصنوعی ژنتیکی یا همان آرکانها هستند که توسط بالادستی ها در اتحادیه بیگانگان منفی فرستاده میشوند. آنها انگلهای فیزیکی و ذهنی هستند که مشخصا برای استارسیدها و ایندیگوها فرستاده میشوند تا اجازه ندهند استارسیدها به توانایی های بالاتر دست پیدا کنند

ایمپلنت کنترل ذهن سکسی:
کار اصلی nrg (شبکه معکوس کننده نفیلیمها) اشاعه دادن اعتیادهای بسیار مخرب و رفتارهای جنسی انحرافی در بین انسان های زمین است. این بخشی از برنامه بیچارگی جنسی sexual missery به همراه برنامه ظالم و مظلوم victim victimizer میباشد. اولویت اول این برنامه سقوط همه فعالیتهای جنسی به سطح احساس گناه و شرم و پایینترین اشکال ابراز احساسات و بدترین انحرافات ممکن است. ( در کشورهای مسلمان این امر می تواند به شکل بریدن آلت های تناسلی، کشتار دخترها و زنهای مورد تجاوز قرار گرفته و طرد شدن آنها توسط شوهرانشان در صحرا تا موقع مردن، یا فروش دختران کم سن و سال برای بردگی جنسی در تایلند، یا کودک آزاری کشیشان کاتولیک در واتیکان یا فتیش های دگرآزارانه یا خودآزارانه در آلمان. همه انرژیهای جنسی که از این طریق جمع آوری می شوند، دوباره به ماتریکس شبکه های nrg بازگردانده می شوند تا نرم افزارهای بیچارگی جنسی را تغذیه کنند).
خیلی از انسانها ترکیبی از قطعات، ضمیمه ها، ایمپلنتها، موجودات اجدادی، فرشته های سقوط کرده و احتمالا یک یا بیشتر از یک میزبان بیگانه باخود حمل می کنند که نتیجه هیبریدسازی ( اختلاط نژادی) ، میازما (انرژی پسماند منفی)، خط خونی کارمیک، و یا از طرف بیگانه ها دزدیده شده اند. برنامه های کنترل ذهن و ایمپلنتهای هولوگرافیک، باعث میشوند که میدان آگاهی فرد تحت نفوذ امضای انرژتیک بیگانه ها قرار بگیرد. برنامه های کنترل ذهن که از طریق ایمپلنتها ایجاد میشوند و تسخیر آگاهیهای افراد از طریق حضور دیمونیک، دو روی یک سکه هستند. امضای انرژتیک ایمپلنت بستگی به رابطه بین ژنتیک و آگاهی فرد با موجودی که ایمپلنت را روی فرد کار گذاشته دارد. خیلی از این موجودات اعتقاد دارند که انسانها متعلق به آنها هستند، پس این ایمپلنت ها اطلاعات مشخصی از منبع فرابعدی گونه هایی دارند که فرد را مایملک خود می دانند.

خودشناسی

خودشناسی

Mansour Darestani Mansour Darestani Mansour Darestani · 1400/11/5 22:35 ·

انواع خودشناسی

خودشناسی دارای حوزه معنا و مفهموم متفاوتی است. برخی از آن ها مثل: خودشناسی در عرفان، خودشناسی در دین، خودشناسی در رفتار های اقتصادی و… هستند که بیشتر فلسفه دینی دارند. اما مهم ترین مبحث خودشناسی، خودشناسی در روانشناسی است که ما در این مطلب به آن میپردازیم.

چرا باید خود را بشناسیم؟

همان طور که می دانید هر آدمی یک نسخه بی نظیر و منحصر به فرد در تمام جهان هستی است؛ خود شناسی این امکان را می دهد که خود را با ۸ میلیارد انسان روی زمین مقایسه نکنیم و همانگونه که هستیم خودمان را دوست بداریم.

علاوه بر آن یکی دیگر از مزایا اصلی خودشناسی این است که از نقاط ضعف و قدرتتان آگاه می شوید و به دنبال آن مسیر دستیابی به اهدافتان برای شما راحت تر می شود.

در دنیای پیچیده و بی اساس امروز پاسخ به سوال من کی هستم یکی از گنج های با ارزش زندگی است.

اگر شما با روحیات، خلق و خو، افکار و رفتارتان آشنا باشید میتوانید در حالات مختلف عملکرد های بهتر و حساب شده تری از خود نشان دهید. با یک مثال این موضوع را بیشتر توضیح میدهیم.

یک فرد عصبانی را در نظر بگیرید او هیچ گاه از فرایند حاکم شدن خشم در درون خود اطلاعی پیدا نمیکند بلکه زمانی متوجه می شود که شروع به فریاد زدن کند. اما اگر همان فرد به تدریج به علل درونی عصبانیت خود پی ببرد می تواند بر آن مسلط شود و نسبت به کنترل آن اقدامی انجام دهد.

آیا خودشناسی امکان پذیر است؟

پاسخ این سوال به طور یقین بله است اما این که چگونه می توان این کار را انجام داد نیاز به تمرین بسیار دارد. البته ما در ادامه روش های آن را توضیح می دهیم اما به طور کل اولین و بهترین روش برای قدم گذاشتن در این راه یک کلمه جادویی است به نام چرا؟!

چرا ما به دنیا آمده ایم؟

چرا شغل فعلیمان را ادامه میدهیم؟

چرا زندگی می کنیم؟

چرا این کار را انجام دادیم؟

چرا این خصوصیات اخلاقی را داریم؟

چرا ازدواج کنیم؟

چرا به دنبال علاقیمان نمی رویم؟

چرا زندگی ما فقط باید محدود به تولد، رشد، تولید مثل و مرگ شود؟

و هزاران چرای دیگر که شما باید از خودتان بپرسید.

زمانی که شما بتوانید به تک تک چرا های درونتان جوابی منطقی و معقول بدهید و برای هر یک از آن ها بهترین راه حل را پیدا کنید میتوان گفت به خودشناسی رسیده اید.

غده تیموس

غده تیموس

Mansour Darestani Mansour Darestani Mansour Darestani · 1400/11/5 18:22 ·

غده تیموس غده ای هرمی شکل است که اسفنجی بوده و رنگ صورتی مایل به خاکستری (قبل از دوران بلوغ) دارد و در پشت قفسه سینه (قسمت فوقانی) قرار گرفته است. همچنین این غده جزو سیستم ایمنی بدن محسوب می شود، زیرا با بالغ کردن لنفوسیت های تی نقش مهمی در سیستم ایمنی ایفا می کند. در کتاب علوم پایه هشتم غده تیموس معرفی شده است.

۱- غده تیموس چیست؟

تیموس یک اندام لنفاوی است که در محدوده بالایی قفسه سینه، بین ریه ها و پشت استخوان جناغ قرار دارد. این غده، محلی است که سلول های لنفوسیت تی در آن به بلوغ می رسند و این سلول ها نقش مهمی در سیستم ایمنی دارند، به طوری که ایجاد اختلال در تیموس می تواند سیستم ایمنی را به شدت ضعیف کند. در دوران جنینی تیموس اندازه ی بزرگی (۷۰-۷۵ سانتی متر) دارد (تا بلوغ بزرگتر می شود)، ولی با افزایش سن به تدریج کوچکتر شده و به دلیل جایگزین شدن بافت چربی به جای بافت لنفاوی و پوششی، رنگ آن از صورتی مایل به خاکستری به زرد تغییر پیدا کرده و فعالیتش کمتر می شود.

۲- محل غده تیموس در بدن :

این غده در ناحیه قفسه سینه، پشت استخوان جناغ و جلوی قلب، پشت عضلات استرنوتیروئید و استرنوهیوئید واقع شده است و متشکل از دو لوب هرمی، با اندازه های متفاوت است. تیموس از زیر غده تیروئید تا غصروف دنده چهارم کشیده شده و به وسیله سرخرگ آئورتی از یک لایه احشایی جدا می شود (سیاهرگ زیر ترقوه ای چپ یا چنبری و یا ورید ساب کلاوین ممکن است از درون این غده عبور کنند).